معنی ساعت شلوغی
حل جدول
فیلمی از آرش معیریان
فیلمی با بازی شاهرخ استخری
بازیگر فیلم ساعت شلوغی
مهران رجبی
شاهرخ استخری
کارگردان فیلم ساعت شلوغی
آرش معیریان
شلوغی
هاگیر واگیر
ازدحام
لغت نامه دهخدا
شلوغی. [ش ُ] (حامص) (اصطلاح عامیانه) جار و جنجال. هیاهو. آشوب. هرج و مرج. بی نظمی. شورش و بلوا. (یادداشت مؤلف). || ازدحام. (فرهنگ فارسی معین) (فرهنگ لغات عامیانه).
ساعت ساعت
ساعت ساعت. [ع َ ع َ] (ق مرکب) ساعت بساعت. ساعت تا ساعت. دمبدم. لحظه بلحظه:
بدان باید نگریست که ساعت ساعت خللی افتد. (تاریخ بیهقی چ ادیب پیشاوری ص 426).
ای دل تو برو در بر جانان می باش
ساعت ساعت منتظر جان می باش.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 611).
رجوع به ساعت بساعت شود. || ناگهان. غفلهً: اگر هزار چنین کنند من نام نیکوی خود زشت نکنم که پیر شده ام و ساعت ساعت مرگ دررسد. (ایضاً ص 337).
واژه پیشنهادی
محمّدمهدی گورنگی
نویسنده فیلم ساعت شلوغی
جابر قاسمعلی
فیلمبردار فیلم ساعت شلوغی
مجتبی رحیمی
فرهنگ عمید
جاروجنجال، هیاهو،
ازدحام،
فارسی به عربی
حشد، خلیه، فوضی، نشاط
فارسی به ایتالیایی
ressa
معادل ابجد
1877